جدول جو
جدول جو

معنی زبدین دمشق - جستجوی لغت در جدول جو

زبدین دمشق
(زَ)
از قراء دمشق. (از ملحقات المنجد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(زَ بَ)
کوره ای است نزدیک دمشق. دمشقی آرد: بستانهای غوطۀ دمشق که تعداد آن به یکصد و بیست و یک هزار میرسد همه از رودی سیراب میشوند که از آبهای سرزمین زبدانی و چشمه ای که از اول وادی بردی جاری میگردد و چشمۀ دیگری از فیجه تشکیل گردیده و به نام رود بردی شناخته میشود، سپس این رود منشعب به 7 شعبه به نامهای مختلف میگردد. (از نخبه الدهر ص 190). یاقوت آرد: کوره ای است مشهور میان بعلبک و دمشق که نهر دمشق از آن کوره خارج میگردد. یاء زبدانی مانند یاء نسبت مشدد است و منسوب به آن جا را نیز زبدانی گویند همانگونه که مذهب شافعی و منسوب به آن مذهب را شافعی (به تلفظ واحد) گویند. (از معجم البلدان). و در جلد یکم آن کتاب آمده: بگفتۀ نفطویه منبع بردی (بزرگترین رود دمشق) قریه ای است بنام قنوا از قراء کورۀ ’زبدانی’ واقع در پنج فرسخی دمشق به طرف بعلبک. (از معجم البلدان چ وستنفلد ج 1 ص 556). و رجوع به ج 3 ص 926 از آن کتاب شود
لغت نامه دهخدا
(لَبْ با)
جایگاهی است به دمشق به باب جیرون. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا